به گذر صدا از چند دستگاه مختلف و خارج شدن آن با صدایی بلندتر (یا خیلی بلندتر) مسترینگ گفته نمی شود! مسترینگ در حقیقت پلی است میان صنعت حرفه ایِ صدا (pro audio industry) و صنعتِ های-فی یا های-فای (hi-fi industry).
صدای تولید شده در میکس و مستر که در مونیتور بسیار خوش صدا بنظر می آید، در مسترینگ به صدایی بدل می شود که در یک سیستم پخش بسیار ساده ی خانگی نیز "نسبتا" خوش صدا به گوش می رسد. و در مسترینگِ یک آلبوم، در عین حال آهنگ ها طوری در آلبوم در کنار هم قرار می گیرند که گویی همگی به هم تعلق دارند.
مثلا برای گوش دادن به آهنگ بعدی در آلبوم، شنونده مجبور نخواهد بود صدای سیستم پخش را خیلی کمتر کند. در عین حال موسیقی های آلبوم به لحاظ بافت صوتی و دینامیک به هم نزدیک می شوند.
مسترینگ آخرین شانس را به ما برای بهترکردن صدای تولید شده در میکس می دهد و یک میکس خوب ماده یِ اولیه یِ یک مسترینگِ موفق است. میکس بد در مسترینگ شانس چندانی ندارد!
مسترینگ به ندرت تدریس می شود. هدف از تدریس در اغلب موارد، تنها کسب در آمد است. کسی "صرفا" ار طریق آموزش، آن هم در طی شش ماه یا یک سال به یک مسترینگ-مَن یا Mastering Engineer خوب تبدیل نخواهد شد. مسترینگ-مَن های بزرگ، کسانی بودند که موسیقی گوش کردند!! (می دانم که شما هم موسیقی گوش کرده اید و می کنید.
اما امیدوارم با خواندن ادامه ی مطلب، منظورم را بهتر درک کنید.) با موسیقی کلنجار رفتند. در جریان روند تولید موسیقی روز دنیا قرار دارند. هدف از تولید را درک می کنند.
بازار را می شناسند. تفاوت های زیبایی شناسیک ژانرها را می شنوند و موسیقی دهه ها و شاید سده های پیش از خودشان را می شناسند (موسیقی غرب و شرق و آفریقا و اروپا و هند و چین و ژاپن، نه فقط آلبوم جدید سیاوش قمیشی و ابی و … که البته این ها هم در نوع خودشان ارزشمندند.
اما اینجا منظور تنها گسترش افق دید است). آن ها می توانند موسیقی را تحلیل کنند.
می توانند به خوبی ضبط کنند. سال ها مشغول ضبط موسیقی های مختلف بوده اند (نه فقط ضبط سینتی سایزر و گیتار از طریق اتصال مستقیم کابل به اینترفیس). سال ها میکس کرده اند و بعد از ۱۰ یا ۲۰ سال تجربه و کار مداوم و جدی، دست به مسترینگ می زنند.
آن هم در محیطی که به لحاظ آکوستیک آنقدر استاندارد صدا می دهد که گوششان به پدیده های صوتی مرسوم در موسیقی حساس شود (به قول آلمانی ها : geschulte Ohren : یعنی گوش تعلیم دیده!). که اگر این شرایط مناسب به لحاظ آکوستیک وجود نداشته باشد، هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
و تازه اینجا آغاز راه است: این مسترینگ-مَن ها قرار است روز به روز بهتر شوند… بنابراین نباید مسترینگ را کار ساده ای دانست.
مسترینگ ماکسی مایز کردن (Maximizing) یا تاکید روی باس و فرکانس های HF نیست!
مهندس مسترینگ یا Mastering Engineer میکس های مختلف را با هم هماهنگ می کند، طوری که همگی یک دست به گوش برسند. ممکن است این میکس و مسترها در استودیوهای مختلف شکل گرفته باشند، یا در زمان های دور و نزدیک انجام شده باشند، اما پس از مسترینگ موفق همه ی میکس ها با یکدیگر (تا حد امکان) هماهنگ می شوند. درمسترینگ بلندیِ (Level) صداها به دقت تنظیم می شود، و صدای میکس معمولا با توجه ویژه به منحنی Fletcher-Munson شکل می گیرد تا تمامی فرکانس های موجود در موسیقی، در هر سیستم پخشی (پخش اتوموبیل، پخش کوچک آشپزخانه و غیره) در هر حجمی (Volume) از صدا "نسبت"ا به خوبی به گوش برسد:
منحنی Fletcher-Munson
در استودیوی مسترینگ "برخی" از اشتباهاتی که در میکس بوجود آمده، رفع می شوند (دقت داشته باشید: برخی از اشتباهات. چون فقط برخی از آن ها در مسترینگ قابل حل هستند). اگر میکس و مسترینگ را در یک اتاق ثابت انجام دهید، گاهی این مشکلات به کلی پوشیده باقی می مانند. به همین دلیل معمولا توصیه می شود، که میکس و مسترینگ در دو استودیویِ مختلف یا توسط دو فرد مختلف انجام شود. یعنی کسی که موسیقی را میکس کرده، آن را برای مسترینگ به شخص دیگری بسپرد که مورد اعتماد است.
- ۹۵/۰۸/۰۳